♥ایــــــــــــــــــــــران زیبای من♥

سلام : )

این روز‌ها که میگذره بیشتر متوجه میشم..

متوجه اینکه باید بیفتم به جون قلبمو خوب تعمیرش کنم ♥

غبار کینه‌ها و دشمنیارو فوت کنم و بعدش ببینم کجاهاش نیاز به تعمیر داره..

دونه دونه زخمارو گلکاری کنم : )

به جای همشون گلای رز قرمز و آبی و سفید و... بکارم ♥

اونجاهاش که دیگ با گل کاشتنم درس نمیشه رو اول آروم بدوزم و

بعدش چن روزی مراقبش باشم که دردش نگیره و فراموش کنه : )

میخوام تموم تموم غم و غصه‌هایی که نارفیقام باعثش شدنو فراموش کنم..

میخوام قلبم بشه مثه‌ی نمایشگاه گل و گیاه خوشگل و خوشبووووو..

تنها نیستم چون تعمیرش یکم سخت بود از خداجونمم کمک گرفتم : )

هرروز 5 مرتبه میرم پیشش و کلی بهم کمک میکنه سرش شلوغه ولی لطفش زیااااد ♥♥

فدای مهربونیاش بشم!!

شماهم دست به کار شین الان همین حالا بهترین موقعس برای گلکاری : )

دوستتون دارم ♥

.

.

.

.

|STRONG|

آمار مطالب

كل مطالب :

نویسندگان :

آخرین بروز رسانی :

---

آمار بازدید

بازدید امروز :

بازدید دیروز :

بازدید این ماه :

بازدید ماه قبل :

بازدید کلی :

آخرین بازدید :

---

سایر اطلاعات

امروز :

♥♥Hi my friends ♥♥

??How are you

مبارک باشه !!

دیشب با پرتغال مساوی شدیم و کلی بچه‌های باغیرتمون عاالی بازی کردن : )

خسته نباشید دلاورا : )

اما این مساوی مارو از دور رقابت‌های گروهی بالا نمیبره و این یعنی خداحافظ جام جهانی !!

خداحافظ : (

من ک دیشب نخوابیدم اصلن هم یکم داشتم فک میکردم به زندگیم و اهدافم: )

و از طرفی هم سر و صدای مردم همیشه در صحنه و خوشحالمون !!

که به دلیل بازی جوانمردانه‌ی تیم ملی توو خیابونا پخش و پلا بودن : )

اینقد بوق زدن ک فک کنم آخرش خودشونم مشکل شنوایی پیدا کردن :|

اون مدل جیغ خاصی که میزنن رو نمیدونم دقیقن چقد تمرین کردن :|

در هرصورت بسیار خوشحالم ک مردممون با وجود تموم سختیا بازم لبخند به لب هستن : )

دیشب کتاب بادبادک بازو تموم کردم : )

کتاب خیلی قشنگی بود اما‌ی چیزی توو کتاب منو خسته میکرد : )

اونم توصیف بیش از حد بود!!

این ک اینقد یهو وسط‌ی جای جالب از محیط و مردم و وسایل توصیف میکرد نویسنده ک من دیگ کتابو میذاشتم کنار!

این نکته اگه اصلاح میشد کتابش واقعن بی عیب و نقص بود من ک خیلی راضی بودم ..

دلم میخواد امروز برم کلی خوراکی برا خودم بگیرم :|

از خیلی وقته خیلی هله هوله نخوردم : (

از یک ماه پیش :|

هعی...

من برم فهلن :|

آمدى، تا روزهایمان رنگ سربلندى بگیرد و دست‌هاى‌مان بوى لبخندهاى آشتى.
آمدى، تا پشت آن همه شب‌هاى طولانى، طعم روز را فراموش نكنیم و به زیارت آفتاب برویم.
آمدى، تا پیروزى، فانوس شب‌هاى بى‌چراغى ما باشد و لبخند، عطر خوش آزادى‌مان.
تو كه آمدى، زمستان در برف‌هاى ناتمامش آب شد و بهار، در سینه‌هاى ما شكوفه زد.

امام عشق و امید آمـــــــــــــــــــــــــد♥♥

مى‌آید؛ بر بام بلند آرزو و به جست‌وجوى شهیدانى كه مسیرش را با خون خویش مطهر كردند.
خانه‌هاى قلبمان، شانه‌هاى مهربان او را مى‌جویند

تا در سایه خورشیدى‌اش، طعم خوش آزادى را بچشند.
اگرچه سیه مستان شب، با خنجر ظلم، سپیداران باغ را سر بریده‌اند،

دست نوازش باغبانى چون روح خدا، نگاهى سبز را به درختان آرزوهاى‌مان باز مى‌گرداند.
خوش آمدى به وطن؛

پرسوختگان منتظرت، چشم‌انتظار دست نوازش تواند كه از بام بلند دیدار، بر خاطر مجروحشان بكشى،

عشق یعنی یک خمینیسادگی
عشق یعنی با علی دلدادگی
عشق یعنی دست تو پرپر شده
عشق یعنی ی ک علی رهبر شده
عشق یعنی لا فتی الا علی
عشق یعنی رهبرم سید علی

وقتی صدای پای بهمن از کوچه پس کوچه‌های خاطره‌ها به گوش تو می‌رسد. گویی شهیدانند که آمده اند برای بیعت دوباره برای هشدار و تذکر و بیداری . بهمن که از راه می‌رسدشهیدان پیمان نامه‌ی خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما می‌آورند تا فراموش نکنیم که باغبان لاله‌ها امام مهربان بود و سایبان لحظه‌ها، نگاهش هنوز هم نگران باغمان است. هر بهمن امام است که دوباره بر بال ملائک به دیدارمان می‌آید و کوچه‌های باغمان را پر از نسترن و نیلوفر می‌نماید. گام‌هایش همه جا یاس می‌کارد و گل محمدی به خانه‌ها هدیه می‌کند.

بهمن همیشه در راه است.

فرارسیدن ایام مبارک فجر طلیعه‌ی آزادی ملت و محو استبداد و واپس راندن استعمار، بر ملت بزرگ ایران مبارک باد.