

آمدى، تا روزهایمان رنگ سربلندى بگیرد و دستهاىمان بوى لبخندهاى آشتى.
آمدى، تا پشت آن همه شبهاى طولانى، طعم روز را فراموش نكنیم و به زیارت آفتاب برویم.
آمدى، تا پیروزى، فانوس شبهاى بىچراغى ما باشد و لبخند، عطر خوش آزادىمان.
تو كه آمدى، زمستان در برفهاى ناتمامش آب شد و بهار، در سینههاى ما شكوفه زد.
امام عشق و امید آمـــــــــــــــــــــــــد♥♥
مىآید؛ بر بام بلند آرزو و به جستوجوى شهیدانى كه مسیرش را با خون خویش مطهر كردند.
خانههاى قلبمان، شانههاى مهربان او را مىجویند
تا در سایه خورشیدىاش، طعم خوش آزادى را بچشند.
اگرچه
سیه مستان شب، با خنجر ظلم، سپیداران باغ را سر بریدهاند،
دست نوازش
باغبانى چون روح خدا، نگاهى سبز را به درختان آرزوهاىمان باز مىگرداند.
خوش آمدى به وطن؛
پرسوختگان منتظرت، چشمانتظار دست نوازش تواند كه از بام بلند دیدار، بر خاطر مجروحشان بكشى،